هنر آوانگارد در خدمت طراحی کفش مدرن، محصولی از تحولات سریع زمینهها، نیازها و مقتضیات زمانی- مکانی است. تاریخ هنر و تحولات آن، نشان از تأثیرپذیری هنر از قلمروی تفکر و شرایط اجتماعی آنها را دارد. این جریان، نقطهی عطفی در تحولات تاریخ هنر و انتقال سبک محسوب میشود. هنر آوانگارد بر آمده از جامعهی مدرن هم از این قائده مستثنی نیست. مفهوم وجود آوانگارد که ویژگی اصلی «شخصیت نوگرایی» بهشمار میآید، جدای از پستمدرنیسم است. بسیاری از متفکرین و منتقدین هنری، معتقدند که بیان و تعریف پستمدرنیسم بسیار دشوار است. زیرا مجموعهای درهم آمیخته از نظریات و عقاید مختلف میباشد. اما آیا این مفهوم در طراحی کفش امکانپذیر است؟ آیا افرادی هستند که فراتر از زمان-مکان با کفشهایشان قدم بردارند؟ هنر آوانگارد در پسزمینهی مدرنیسم چه مسئولیتی دارد؟ پس مثل همیشه همراه همیشگی کمد سارک باشید.
سیر محتوا در این مطلب بدین صورت است که ابتدا به تعریف از اصطلاح آوانگارد در نظریهی هنر میپردازیم. سپس واژهی پستمدرنیسم و جایگاه آن را مشخص میکنیم. پس از آن بررسی ریشهیابی تاریخ هنر آوانگارد مطرح میشود. بعد تمامی این موارد به جایگاه آثار آوانگارد و هدف از تولید و طراحی آنان میپردازیم. در این بین میزان اهمیت این هنر را در طراحی کفش خواهیم دید. همنشینی هنر آوانگارد در طراحی کفش پیتر پاپس چگونه است؟ اینکه او چگونه وارد این مسیر شد و سبک هنر آوانگارد را در خدمت طراحی کفش مدرن درآورد. با بررسی این قسمت، بهترین نمونه و مثال، پیوند هنرآوانگارد و پیتر پاپس در کفشهای لیدی گاگا است. در آخر به نحوهی نقد طراحی کفشهای تلفیقی با هنر آوانگارد اشاره میکنیم.
اصطلاح آوانگارد در نظریهی هنر
اصطلاح آوانگارد واژهای استعاری است که در نظریهی هنر و فلسفهی سیاسی به کار میرود. در زبان فرانسه، آوانگارد به معنای طلایهدارِ ارتش است. این اصطلاح، در اصل برای توصیف بخشی از ارتش که در حال پیشروی در میدان نبرد بود، استفاده میشد. امروزه به گروهی گفته میشود که خود را نوآور و جلوتر از اکثریت مردم میدانند. پیشرو بودن بیانگر گرایشی است که هنجارهای پذیرفتهشده در اجتماع را، عموماً در حیطهی فرهنگ به چالش میکشد.
واژهی پست مدرنیسم
هنگامی که قرار است برای واژهی پست مدرنیسم، تاریخی تعیین شود، بایستی به دوران قبلتر مراجعه کرد. برخی از محققین هنری معتقدند که، میتوان ریشهی این واژه را در دوران رنسانس یافت. زیرا در آن دوره، نوگرایی از پایههای اصلی جنبش بود. چراکه رنسانس نیز نگاهی به گذشتهی دور، یعنی دوران روم باستان داشت، که هم راستای اصول پست مدرنیسم میباشد. واژهی «پست» “Post” در فارسی، به معانی فرا، پسا و «مدرنیسم“ Modernism” «به معانی نوگرایی و تجددگرایی ترجمه شده است. واژهی مدرن از لفظ لاتین “Modernus” گرفته شده، که خود نیز از قید Modo مشتق شده است. در اینجا به معنای «هماکنون » به کار رفته است.
واژهی مدرن (Modern)، یعنی وابستهبودن به زمان حاضر و اخیر، نه دوران باستان یا زمانهای بسیار دور. مدرن، در قرن 16 میلادی، به تقابل مسائل نو با سنت مبدل گردید. واژهی“Post” ، عنصری است که در شکلگیری کلمات مرکب، به معنای بعد، پس یا پشت بهکار میرود. بنابراین، اصطلاح پستمدرنیسم (Post-Modernism) به معنای بعد از مدرنیسم است؛ یعنی بسیار مدرنتر. چارلز جنکز میگوید: «مدرن از واژهیmodo ، به معنای هم اکنون میآید. پست مدرن نوعی برتری دنیوی و فضایی به صورت خارج از حال را با خود حمل میکند.
ریشهیابی تاریخ هنر آوانگارد
اگر بخواهیم ریشهیابی تاریخ هنر آوانگارد را داشته باشیم با چالشهایی مواجه میشویم. تا قرن هفدهم، کلمهی “هنر” به معنایی استفاده میشد که شامل دانش، مهارت انسانی و تغییر آگاهانهی طبیعت بود. بعدها، در طول قرن هجدهم، “هنر” نشاندهندهی گروه خاصی از مهارتها بود. پس”هنرهای تخیلی” یا “هنرهای خلاق”، تمایزهای آشنایی بین “هنر” و “علم” و “صنایع دستی” مطرح شد. در پی تمایز حوزهی زیباییشناسی در قرن 18، هنر به معنای “ظاهر زیبا” با واقعیت عملی در تضاد بود. چراکه براساس این تضاد درک میشد. در این مرحله، اشکال مختلف هنری مانند ادبیات و موسیقی نیز متمایز شدند. پس هنر به نقطه نظر خود تبدیل شد و ادعای خود مختاری کرد. بنابراین عقلانیت هدفمند و تقسیم کار به عنوان اصول اساسی جامعهی مدرن به رسمیت شناخته شد. هنر به عنوان تنها حوزهی احتمالی در نظر گرفته شد که میتوان تمامیت از دسترفتهی بشریت را در آن دید.
جایگاه آثار آوانگارد
جایگاه آثار آوانگارد در زمانهای مختلف متفاوت بوده است. اما این واژه، همچنین دلالت بر ترویج اصلاحات اجتماعی رادیکال دارد. در طول زمان، اصطلاح آوانگارد با جنبشهای مربوط به نظریهی «هنر برای هنر» گره خورد. گروهی اولویتشان در درجهی اول، گسترش مرزهای زیبایی شناختی بود، تا اصلاحات گستردهی اجتماعی. هدف از طراحی آثار آوانگارد ایجاد محصولی از تحولات سریع زمینهها و فراتر از نیازها و مقتضیات زمانی_مکانی است. این جریان نقطهی عطفی در تحولات تاریخ هنر و انتقال سبک محسوب میشود. تاریخ هنر بسیاری از دگرگونیهای خود را، مرهون نگاه آوانگاردیسم بوده است. بنابراین نقد و ارزیابی این آثار حساس، دنبالهروی قراردادهای رایج جامعه است.
همنشینی هنر آوانگارد در طراحی کفش پیتر پاپس
همنشینی هنر آوانگارد در طراحی کفش پیتر پاپس بیتاثیر نبوده است. همان طراح کفش خود آموختهی هلندی که به طرحهای عجیبش شهرت دارد. او هم همانند بقیه طراحان از یک اتاق 3 در 4 شروع کرد. در سن 18 سالگی فروشندهی یک فروشگاه کفش شد و از همانجا، طراحیهای شبانهی او آغاز شد. پیش از آنکه خود را متعلق به هنر و صنعت آوانگارد بداند، در جای دیگری فعالیت حرفهای او شکل گرفت. به عنوان مدیر فروش و طراح شرکت ساچا (برند کفش معروف هلندی) ظاهر شد. تکامل مهارت طراحی او، با یک آیتم سادهای مثل تغییرات پاشنهی کفش بود. بود. پس از آن همکاری با برندهای مختلف در طراحی کفش منحصر به فرد خود را توسعه داد. نمونههای کفش در یک کارخانهی بسیار کوچک تولید میشد و در این مسیر، چیزهای زیادی آموخت. مهمترین نکته آن بود که به مشتریان خود کفشهایی را بدهد که هنوز وجود نداشت.
شگفتی در طراحی کفش با همنشینی هنر آوانگارد در اینجا بود که به هم گره خورد. بالاخره پیتر در سال 2003 استودیوی مستقل خود را تاسیس کرد. اخلاق حرفهای او باعث شد برندهای زیادی به سراغش بیایند. طراح کفش فریلنسری که به سمت نوآوریهای جدید پیش رفت تا نشان دهد هر چیزی امکانپذیر است. فقط باید به ایده و طرحهای خود باور داشته باشید تا ردپای خود را میان خیال و واقعیت پیدا کنید. مهمترین آثار او از جمله کفشهای بدون جنسیت Cube،Cone،Ring،Circle،Sphere است. تمامی کفشهای پیتر معمولا دستساز میباشد و جنس آنان از چرم و پلی اورتان است.
Cube:
این کفش بدون جنسیت توسعهای است که از اسارت در تضادهای معاصر انقلاب و اطاعت از بشریت الهام گرفته است.
Cone:
کفشهایی که تحت تأثیر آوانگاردیسم، از تضادهای حساسیت و اعتمادبهنفس الهام گرفته است. با محافظت از اسرار پنهان خود باعث جذابیت کامل میشود.
Ring و Circle:
در آینده چه کفشی میتوانیم بپوشیم؟ این کفشهای زنانه و یا مردانه الهام گرفتهشده از عصر فضا در دههی 60 است. ترسیم واقعیتی ناشناخته از طریق مولفههای آشنا.
Sphere :
کفشهای بدون تاب پایان تمدن هستند. الهام گرفته از چرخهی زندگی در تاریکی شب.
اما تنها چیزی که از پیتر باقی مانده است کفشهای او و فلسفهی آوانگارد پشت هر یک از آنان است. شاید اگر خودش بود، استدلال بهتری برای نقد این کفشها داشت. اما زمان این فرصت را از او گرفت. او در سال 2021 فوت کرد و ادامهدهندگان راه او همچنان بر ادامهی روند طراحی کفشهای او اتفاق نظر دارند.
پیوند هنرآوانگارد و پیتر پاپس در کفشهای لیدی گاگا
صدرنشین اول جدول آوانگارد پوشان، لیدی گاگاست. پیوند هنرآوانگارد و پیترپاپس درکفشهای لیدی گاگا (Lady Gaga) بهترین نمونه برای این سبک هنری است. پیتر پاپس حتی میتواند نمادهای مد مانند لیدی گاگا را به طرفداران معمولی خود اضافه کند. کفشهایی که لیدی گاگا میپوشد اغلب مکمل تماصلی لباس است، اما گاهی اوقات بیانیهی خاصی را نشان میدهد. برای زنی که میداند چگونه و چه موقع آنها را بپوشد. زنی که آسیبپذیری خود را میشناسد و اعتماد به نفس دارد. پیتر در یکی از مصاحبههایش گفت: وقتی گاگا را در کفشهایم دیدم، احساس غرور کردم. اما وقتی یک زن معمولی را نیز در کفشهایم میبینم، همان مقدار غرور را احساس میکنم.
نقد طراحی کفشهای تلفیقی با هنر آوانگارد
نقد طراحی کفشهای تلفیقی با هنر آوانگارد، با نشانهشناسی موارد مختلفی صورت میگیرد. اما یکی از مهمترین آن نشانهشناسی فرهنگی میباشد. نتیجهی ارزیابی آثار آوانگارد بسیار وابسته به زمان و مکان است. هدف از این نقد، ایجاد تغییر و فراهمآوردن زمینههای یک حرکت رو به جلو در تاریخ هنر میباشد. بنابراین، نقد طراحی کفشهای تلفیقی با هنر آوانگارد، مبتنی بر قوانین از پیش تعیینشده نیست. چرا که بافت فرهنگی به عنوان یک لایهی متنی در خوانش اثر، شرکت میکند و در نقد تأثیرگذار است. طراح و هنرمند فارغ از عرف پوششی، به منظور رساندن یک پیام اجتماعی و فرهنگی اثر خود را خلق میکند. منتقد معاصر، علاقهای به صادرکردن حکمهای قطعی ندارد. اثری که در یک موقعیت ضعیف است ممکن است در موقعیت دیگر ارزشمند باشد. اینجاست که نقد طراحی کفشهای تلفیقی با هنر آوانگارد در مرز زبانی رایج و جدید در فرهنگهای مختلف کار مشکلی است.
جمع بندی
تاریخ هنر تحت تاثیر شرایط اجتماعی شکل گرفته است. هنر آوانگارد در خدمت طراحی کفش مدرن هم نیز، محصولی از تحولات سریع زمینهها، نیازها و مقتضیات زمانی- مکانی میباشد. هنر آوانگارد به پیشرو بودن اشاره دارد. گروهی که خود را نوآور و جلوتر از اکثریت مردم میدانند. پیشرو بودن بیانگر گرایشی است که هنجارهای پذیرفتهشده در اجتماع را در حیطهی فرهنگ به چالش میکشد. در نقد طراحی کفشهای تلفیقی با هنر آوانگارد مهمترین مولفه، شاخصههای فرهنگیست. طراح کفش در اینجا بدنبال چالشهای تناسباتی و یا عرف پوششی نیست. هدف طراح با طراحی کفش خود این است با یک حرکت رو به جلو، یک پیام اجتماعی_ فرهنگی را برساند.
منابع:
حسنوند ، محمدکاظم، (1397)، درآمدی بر پست مدرنیسم و تجلی آن در هنرهای تجسمی، نشریه مبانی نظری هنرهای تجسمی، شماره 5، تهران: انجمن علمی هنرهای تجسمی.
عالی کلوگانی، مرضیه و همکاران، (1395)، زیباییشناسی ماشین در هنر آوانگارد روس بر مبنای نظریات مارکس، فصلنامهی باغ نظر، شماره 14، تهران: انتشارات پژوهشکده هنر و معماری و شهرسازی نظر.
لینتن، نوربرت، (1383)، هنر مدرن، ترجمهی علی رامین، چاپ دوم، تهران : انتشارات نشر نی.
رحمانی، الهه و همکاران، (1396)، تحلیلی بر چگونگی نقد و ارزیابی آثار معماری آوانگارد، فصلنامهی باغ نظر، شماره 50، تهران: انتشارات پژوهشکده هنر و معماری و شهرسازی نظر.
بانی مسعود، امیر، (1391)، پست مدرنیته و معماری، بررسی جریانهای فکری معماری معاصر غرب2000-1960، چاپ سوم، اصفهان : انتشارات خاک.
Burger, Peter,) 1984(, “Theory of the avant-garde”, USA: University of Minnesota Press
Strydom, Piet, (1984), “Sociology of Art – Theories of the Avant-Garde”, Lecture Department of Sociology,Ireland: University College Cork