دنیای سحرآمیز فشن در ژاپن
واژهی ژاپنیسم از نیمههای قرن ۱۹ مورد استفاده قرار گرفت اما از زمانیکه کیمونو در سال ۱۶۳۹ به هلند راه پیدا کرد (به علت روابط تجاری) و لباس خانگی مردان شد، ژاپن راه نفوذ خود را به دنیای غرب باز کرد. پس از آن ژاپن به مدت تقریبی ۲۵۰ سال روابط تجاری خود را با تمام کشورهای اروپایی متوقف کرد. از سرگیری تجارت با اروپا موج دوبارهای از جنون ژاپنی در اروپا و آمریکا به راه انداخت. به تدریج پای کالاها و آثار هنری ژاپنی به فروشگاههای پاریس و لندن باز شد و کافههایی با تم ژاپنی در پاریس آغاز به کار کردند.
زیبایی شناسی ژاپنی مانند سونامی اروپا را دربرگرفت. غرب با دو وجههی متفاوت از ژاپن روبرو شد و از این بابت بسیار شگفت زده بود. از همزیستی خشونت جنگجوهای سامورایی و هاراگیری با زیباییشناسی لطیف و دنیای شناور کیوتو و باغهای ژاپنی. همین گستردگی در پوشش ژاپن هم وجود داشت. از لباسهای تئاتر کابوکی تا کیمونوهای رسمی.
نگاهی به فشن ژاپن (قسمت اول: تاریخچه و آشنایی)
ژاپن نماینده اصول مدرن
ژاپن همانگونه که برای غرب چهرهای زیبا داشت نمایندهای از اصول مدرن هم بود. طراحان اروپایی از سیلوئت راستهی کیمونو الهام گرفتند. ژاپنیسم ایدهآلهای هنرمندان ابتدای قرن بیستم را تقویت کرد و به دست یافتن به زیبایی شناسی آنها سرعت بخشید.
طراحان ژاپنی نشانههای ریشه دار در لباس غربی را از میان برداشتند. از تاثیرات مهم لباس ژاپن بر غرب کمرنگ کردن جنسیت و قومیت در پوشش بود. لباس غربی تمایل به ایجاد تفاوت در لباس زن و مرد داشت و اغواگری در لباس زنان را میپسندید. از طرف دیگر طراحان ژاپنی مانند هانایی موری و ایسی میاکه لباسهایی طراحی میکردند که به هیچ مکان خاصی تعلق نداشت و قومیت در آن جایی نداشت.
جنون ژاپن:
نمایشگاه هایی که در اروپا و آمریکا برگزار شد کیمونو را به مردم این سرزمینها معرفی کرد و خیلی زود مورد پسند هنرمندان و زنان آن دوره قرار گرفت. در دهه ۱۸۹۰ میلادی موتیفهای ژاپنی جای خود را در پارچههای غربی پیدا کردند. در ابتدای قرن بیستم زمانیکه فشن گذشتهی سفت و سخت خود را کم کم کنار میگذاشت، فرم سادهی کیمونو بر فشن تاثیر فراوانی گذاشت.
اگزوتیسم و کنجکاوی در فرهنگهای دیگر
در اواخر قرن ۱۹ کیمونو و پارچههای ژاپنی سلیقهی اکثریت را در اروپا به تسخیر خود درآوردند. زنان در اروپا و آمریکا از پارچهی کیمونو برای دوخت لباس استفاده میکردند تا آنجا که دوخت کیمونوها را باز میکردند و به لباسی جدید تبدیل میکردند. کیمونو لباس خانگی محبوب اروپاییها شد. آنها از کیمونوهای زنان اشراف و بلندمرتبهی اواخر دورهی ادو در ژاپن برای استفاده از پارچهی آن استقبال میکردند.
زمانیکه دروازههای تجاری ژاپن به روی غرب گشوده شد اصلیترین متریال تجاری ابریشم بود. سود بیشتر در آن بود تا محصولاتی که با ابریشم ساخته شده به اروپا صادر شود بنابراین بازرگانان ژاپنی در ۱۸۷۳ نمایشگاهی از محصولات خود در وین برپا کردند.
در ۱۸۶۷ ژاپن در نمایشگاه بین المللی پاریس شرکت کرد و دکمههای سرامیکی ساتسوما را در این نمایشگاه رونمایی کرد. این دکمهها فقط برای صادرات به غرب ساخته شده بودند. این دکمهها که به شکل ۶ ضلعی یا گل بودند در اواخر قرن ۱۹ و اوایل قرن ۲۰ رایج شد. از اولین طراحانی که به موتیفها و پارچههای ژاپنی علاقه نشان داد ژاک دوسه بود. او لباسهای بسیاری با پارچههای سبک ژاپنی و استفاده از موتیفهای مرسوم ژاپن طراحی کرد.
نگاهی به فشن در آفریقا
موتیفها:
عدم تقارن از المانهای اصلی در طراحی ژاپنی بود. موتیفهای ژاپنی و ترکیب بندیهای نامتقارن به اون کوتوغ پاریس هم راه پیدا کرد و چارلز فردریک ورث بنیانگذار کوتوغ به استفاده از آنها روی آورد. از دیگر موتیفهای ژاپنی شکوفههای گیلاس و کلاههای ساموراییها بود که در غرب مورد استفاده قرار گرفت. طراحان اروپایی از موتیفهای ژاپنی به سبک متقارن خود هم استفاده میکردند. در میانههای قرن ۱۹ گلهای داوودی از ژاپن به اروپا صادر شدند. پس از انتشار رمان Madame Chrysanthème (داستان یک افسر نیرو دریایی که در دوران خدمتش در ناکازاکی با یک زن ژاپنی ازدواج میکند) توسط پیِر لوتی فرانسوی، گل داوودی به عنوان سمبلی از ژاپن تثبیت شد.
فرم و ساختار:
از حدود سال ۱۹۰۷ گرایش به استفاده از سیلوئت کیمونوی ژاپنی در مد اروپا به وجود آمد. پل پواره که از مهمترین طراحان آن دوره به شمار میرود کتهایی با سیلوئتهای loose fit طراحی کرد و آنهارا کتهای کیمونو نامید .برشهای این نوع کت کاملا راسته و مستقیم است. استفاده از پاپیونهای بزرگ در قسمت پشتی کمربند لباس الهام گرفته از obi (کمربندی که با کیمونو استفاده میشود) بود که در رنگهای مشکی، طلایی و قرمز (شبیه به ظروف لاکی ژاپنی) طراحی و استفاده میشد.
در دههی ۱۹۲۰ علاقهی اروپا به طرحهای اگزوتیک باعث شد از سرزمینهایی همچون هند، چین، روسیه، مصر، آمریکای لاتین و ژاپن الهام بگیرد. اما، تاثیر موتیفها و رنگهای ژاپنی در لباسهای غربی بیش از هرچیز به چشم میخورد.
مادلین ویونت با هدف آزادسازی بدن و با الهام از فرم راستهی کیمونو در اواخر دهه ۱۹۱۰ شروع به ایجاد لباسهایی با تمرکز بر ساختار کیمونو کرد. او کانسپت این ساختار جدید را بازتعریف زیبایی اندام زنانه نام گذاشت.
آشنایی با طراحان لباس دنیا؛ طراحان لباس روسی
ساختار کیمونو به اینگونه است که پارچهی کیمونو به ۴ قسمت برش داده میشود و هیچگونه ضایعاتی ایجاد نمیکند این اتفاق با رویکرد رایج زیبایی شناسی ژاپنی در هماهنگی کامل قرار دارد. رابطهی کیمونو با بدن انسان یکی از جالبترین جنبههای این لباس است. در حالی که لباس غربی ویژگیهای اندام فرد را بزرگنمایی کرده و تقویت میکند، کیمونو بدن را پاک کرده و از طریق رنگها، نقوش و نمادگرایی خود، مورد توجه قرار میگیرد.
یک پاسخ
بسیارعالی 👍🌺