بوردا مجله‌ای برای تمام سلیقه‌ها

مونا فریدکیان
20 دسامبر 2020
موضوعاتی که به آن می‌پردازیم

بوردا نام آشنا برای اهالی خیاطی

بوردا نامی آشنا برای اهالی حرفه‌ی خیاطی‌ست. هر کس اهل مد و فشن باشد و به دنیای لباس‌ها علاقه داشته باشد نام بوردا را شنیده است. مجله‌ای با مدل‌های مختلف لباس زنانه، مردانه و بچگانه که همراه مدل لباس الگو هم برای خریدارانش دارد. ایده‌های مختلف مجله‌های لباس بعد از بوردا بود که به وجود آمد. مثلاً در ایران بعد از سال‌ها مجله زن روز شکل گرفت و هر کشوری به مقتضای فرهنگ خودش نوعی از این مجله‌ها را درست کرد. اما بوردا بعد از گذشت سالیان هنوز هم جایگاه ویژه‌ای بین کشورها دارد و به زبان‌های مختلف چاپ می‌شود. هواخواهان این مجله مد که خیلی هم برای خیاطان مناسب است نسل به نسل ادامه یافته‌اند.

امروز با ذره‌بین کمد می‌خواهیم به سراغ بوردا برویم و کنکاشی در گذشته و حال آن داشته باشیم. شاید مطالعه بر روی آغاز، ادامه و زندگی این مجله برای صاحبان کسب و کار هم سبب به وجود آمدن ایده‌های خوبی شود.

در این مقاله می‌خوانیم:

  • آن بوردا بنیان‌گزار مجله بوردا؛ زندیگنامه و شروع کار مجله بوردا چگونه بود؟
  • جنگ جهانی و آغاز کار مجله بوردا
  • کسانی که در به ثمر رسیدن آرزوهای آن بوردا نقش داشتند.
  • اولین سال مجله بوردا و ادامه راه در کشورهای دیگر
  • بوردا تنها یک مجله مد لباس نبود.
  • رمز موفقیت آن بوردا چه بود؟

آن بوردا بنیان‌گذار و سرآغاز

نام بوردا را نمی‌توان از بنیان‌گذارش، آن بوردا جدا کرد. آنا مگدالنا لیمینگر متولد 8 ژوئیه سال 1909 در یکی از شهرهای کوچک آلمان بود. چون به یک شعر کودکانه با نام “Annchen from Trau” علاقه داشت پدر و مادرش او را آن صدا می کردند. خانم آن همیشه در بین اطرافیانش به خوش پوشی و خوش سلیقگی معروف بود. رشته تحصیلیش تجارت بود و بعد از تمام شدن درسش با فرانتس بوردا صاحب یک چاپخانه‌ی کوچک کتاب ازدواج کرد. اما خانم آن بوردا کسی نبود که در خانه بماند، او پر از ایده‌های هنری بود. خانم آن عقیده داشت: “اگر نمی‌توانی از لباس‌های دیور بخری و بپوشی با سوزن نخ و پارچه خودت در خانه دست به کار شو.”

کودکی آن بوردا
کودکی آن بوردا
عکسی از خانواده آن بوردا در کودکی
عکسی از خانواده آن بوردا در کودکی

او بعد از به دنیا آوردن سه پسرش، با پشت سر گذاشتن دو جنگ جهانی، به سمت رویاهای خودش رفت. خانم آن بوردا با این‌که مادری موفق بود به خاطر خیانتی که از همسرش دید کمی سرخورده شد. اما این موضوع باعث نشد که رویاهایش را فراموش کند. او با فکری که در سرش داشت تبدیل به یک زن موفق شد. در سال 1949 و در 40 سالگی، مدیریت چاپخانه‌ی شوهرش را به عهده گرفت؛ یک چاپخانه نمور و دود گرفته باقی مانده از روزهای سیاه جنگ جهانی.

پایان جنگ جهانی و آغاز کار بوردا

خانم آن زنی بود که همیشه به آراستگی اهمیت می‌ داد؛ چه این آراستگی مربوط به ظاهرش بود و چه مربوط به محل زندگیش. وقتی پا به دفتر کار شوهرش گذاشت با دکوراسیونی که برای آن‌جا درست کرد، آن‌جا را هم تبدیل به مکانی در خور تحسین کرد. کار کردن در آن روزها کار ساده‌ای نبود. آلمان به تازگی از جنگ رهایی یافته بود و مردم سرخورده و غمگین بودند. لباس‌ها یا خاکستری بود یا آن‌قدر کثیف بود که دل را آزار می‌داد. او فکر می‌کرد زنان با این لباس‌ها نمی‌توانند احساس زنانگی داشته باشند و برای آن‌ها فکر اساسی کرد. لباس آماده برای فروش بسیار کم و گران‌قیمت بود، اما خرید پارچه مقرون به صرفه بود. در آن سال‌ها آلمان تازه داشت دوباره به سمت صنعتی شدن حرکت می‌کرد. همه‌ی این عوامل خانم آن را در رسیدن به اهدافش مصمم‌تر کرد.

ازدواج آن با فرانتس بوردا
ازدواج آن با فرانتس بوردا

فرصت شروع دوباره به مردم غمگینی که می‌خواستند سال‌های تلخ جنگ را فراموش کنند مانند استشمام عطر قهوه‌ی تازه بود. به نظر می‌رسید اگر قدرت، اراده، انرژی و میل به خلق و نوآوری وجود داشته باشد، رویاهای شگفت‌انگیز می‌توانند به واقعیت تبدیل شوند. نگاه‌ها که به مجلات پرزرق و برق آمریکایی می‌افتاد با مدل‌ها و لباس‌های اسراف‌گونه، زنان آلمانی را هم در پی داشتن چنین استایلی برمی‌انگیخت. در آن سال‌ها خانم آن فهمید که چگونه دنیای آرزوهای زنان کشورش را به واقعیت تبدیل کند.

شنل و دیور رقیب یا همراه
ادامه مطلب

ذهن‌های خلاق به کمک بوردا آمدند

دوستان خانم آن همیشه در مورد استایل و سبک لباس خود از او سوالات زیادی می‌کردند. در همین زمان بود که خانم آن تصمیم گرفت با چاپ یک مجله در زمینه مد به سوالات دوستانش جواب بدهد. خانم آن می‌گوید: “من از خیاطی چیزی نمی‌دانستم اما می‌دانستم که فقط یک خیاط ماهر می‌تواند الگو خلق کند.” به همین دلیل از لیلو دورشنابل Lilo Dürschnabel ، جوانی خیاط از اوفنبورگ برای همکاری دعوت کرد. لیلو هم تا زمان بازنشستگی در کنار مجله بوردا وفادار باقی ماند. بعد از آن از گانتر کریگر Gunther Krieger به عنوان الگوساز از آکادمی هنر اشتوتگارت دعوت کرد و او را به سمت گرافیست منصوب کرد. خانم آن درباره‌ی گانتر کریگر می‌گوید: «او الگوهای شگف‌انگیزی را ایجاد کرد، حتی یک چرخ مخصوص برای انتقال الگوها به پارچه اختراع کرد که آن را ثبت کردیم.»

همکاران بوردا
همکاران بوردا

مد بوردا از سال 1950 به چاپ رسید

در کنار گرافیست الگو و خیاط، دو زن متخصص نساجی و یک گرافیست برای چاپ مجله که او را از همسرش گرفته بود و همچنین یک منشی به مجله آورد. خانم آن می‌گوید: «افراد باهوش آمدند و ایده‌های خوبی با خود آوردند.» اولین شماره مجله در سال 1950 منتشر شد. اول قرار بود به نام  Favorit منتشر شود. اما قبل از خانم آن انتشارات دیگری این نام را برای مجله خود برداشت. خانم آن در فرصت کمی که برای چاپ مجله داشت انتخاب محدودی برای نام داشت که در آخر ناگزیر Burda moden را برگزید.

اولین نسخه از مد بوردا
اولین نسخه از مد بوردا

ایده انتشار یک مجله مد به همراه الگو از لباس‌های شیک و مد روز زنانه کاری بسیار سودآور بود. اولین تیراژ چاپ مجله حدود 100 هزار نسخه بود. بعد از گذشت 15 سال تیراژ فقط در آلمان به یک میلیون نسخه رسید. چیزی نگذشت که نسخه‌های مجله بوردا به انگیزه‌ای برای زنان و دختران جوان برای دوختن لباس خودشان تبدیل شد. با استفاده از مجله بوردا زنان می‌توانستند مدل‌های به روز را در خانه و با الگوهایی که مجله ارائه می‌داد برای خود بدوزند.

زارا؛ همه چیز درباره بزرگترین خرده فروشی دنیا
ادامه مطلب

مقصد بوردا تنها آلمان نبود

آلمان برای خانم آن ایستگاه آخر نبود بلکه او کارش را روزبه‌روز ارتقا بخشید. بعد از مدتی مجله او در شهرهایی مانند نیویورک و منهتن بوتیک‌های کوچکی افتتاح کرد. قصد او از داشتن بوتیک این بود که مدل‌هایش را به تن مشتریانش امتحان کند. نمایش‌های مدی که بوردا برگزار کرد باز هم به شهرتش اضافه کرد و روند انتشارش را افزایش داد. خانم آن بوردا اولویت را در راحتی مدل‌ها قرار داده بود و بعد از آن به شیک بودن اهمیت می‌داد. اما با همه این‌ها مدل‌هایش به صورتی بود که نظر مشتریانش را در هنگام ورق زدن مجله، به شیک بودن جلب می‌کرد.

نمونه‌ای از مجله بوردا
نمونه‌ای از مجله بوردا

بعد از مدتی مجله Burda Moden به بزرگترین مجله مدل لباس در جهان تبدیل شد. بوردا فروشگاه‌هایی افتتاح کرد که در آن‌ها علاوه بر مدل لباس، پارچه‌هایش هم موجود بود و مشتریان می‌توانستند مدل‌ها را به همراه پارچه‌هایی که در مجله بود انتخاب و خریداری کنند. در این فروشگاه‌ها شماره‌های گذشته مجله هم در دسترس بود.

مجلات گوناگونی از بوردا در سراسر دنیا

با بزرگ شدن مجله، چاپخانه کوچک خانوادگی دیگر یک چاپخانه کوچک نبود. حالا دیگر به یک چاپخانه بزرگ که زبان‌زد جهان بود تبدیل شده بود. در کنار آن مجله دیگری به نام Burda International هم به خانواده بوردا اضافه شد. این مجله در زمینه آشپزی فعالیت می‌کرد. اما داستان در همین جا متوقف نشد و این‌ شروع ماجرای بوردا بود. در کنار مجلات مد و آشپزی مجله‌های دیگری به نام‌های “آنا” “Anna” کارینا “Karina” و ورنا “Verena” هم به جمع دوستانه آن‌ها اضافه شدند. در این مجلات آموزش‌های گسترده‌ای در زمینه‌ی بافندگی و انواع تزیینات مانند درخت کریسمس، همچنین درست کردن اسباب بازی و عروسک در خانه داده می‌شد. در لابه‌لای صفحات آن به موضوعاتی مانند گل‌دوزی، سوزن‌دوزی، دکوراسیون داخلی، باغ‌داری، کاشت سبزیجات در منزل هم پرداخته می‌شد. جالبی ماجرا این است که این مجله دیگر تنها متعلق به زنان نبود بلکه کل خانواده برای زمان فراغت خود می‌توانستند از آن استفاده کنند. مردان یکی از مشتریان پروپا قرص این مجله شده بودند.

نمونه‌ای از مجله آنا
نمونه‌ای از مجله آنا

«من به توانایی‌های خودم ایمان داشتم و برای رسیدن به آن‌ها پایدار بودم.»

زندگی واقعی یا افسانه خیالی؟

کارل لاگرفلد درباره‌ی آن بوردا می‌گفت: «او در فشن پیشتاز نبود اما زنی بود که برای عصر و زمان خود اتفاقات بزرگی رقم زد.»

نوبیه طلایی نماینده‌ی جدید مد
ادامه مطلب

مجلات مد بوردا  به روز نبود. اگر کسی می‌خواست به روز باشد باید 4 بار در سال کمد خود را تغییر می‌داد. او بیشتر به دنبال صرفه اقتصادی برای خانواده‌ها بود. اما برای این‌که از دنیای مد هم عقب نماند، جدیدترین طرح‌ها را از زوریخ، فلورانس، برلین و پاریس در اتاقی جمع می‌کرد. روی آن‌ها طرح‌ها را امتحان می‌کرد و بهترین‌شان را برای ساخت الگو انتخاب می‌کرد. در زمان چاپ مجله می‌گفت: «خانم‌ها این سبک Burda Moden است.»  

در نگاه اول زندگی او شاید شبیه به افسانه باشد. دختری از یک خانواده ساده که تبدیل به یک کارآفرین مشهور در صنعت مد شده است. اما آیا واقعاً زندگی آن به همین راحتی پیش رفت؟ نه این‌طور نیست! در زندگی او هیچ پری‌ای با عصای جادویی برای کمک وجود نداشت که سیندرلا را به یک شاهزاده خانم تبدیل کند. موفقیت روزافزون او تنها به لطف سخت‌کوشی، پشتکار و فداکاریش امکان‌پذیر شد. او واژه‌ی “من می‌خواهم” را محقق کرد.

این کلمات از کودکی شعار او بود و آنچه را می‌خواست به دست آورد. دولت آلمان بعد از سال‌های جنگ خیلی از موفقیت خود را در زمینه اقتصادی مرهون زحمات آن بوردا می‌داند. به همین دلیل نام او را “معجزه اقتصادی آلمان” گذاشته‌اند. اقتصادی که معلوم نبود تا چند سال باید سختی می‌کشید تا سرپا شود با فکر بکر و تازه‌ی او سرپا شد.

آن بوردا در سال 2005 در حالی که 4 سال مانده بود به 100 سالگی برسد از دنیا رفت. میراث بوردا و راه طولانی او اکنون به دست وراثش یعنی پسرانش سپرده شده است.

اشتراک گذاری

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کلیه‌ی حقوق مادی و معنوی مالکیت مطالب منتشر شده بر عهده‌ی مجله‌ی کمد سارک می‌باشد، هرگونه بازنشر بدون ذکر منبع و یا ارجاع در هر شبکه‌ی اجتماعی بدون کسب اجازه، مورد پیگرد قانونی قرار خواهد گرفت.

لینک‌های مفید
کمد سارک در شبکه‌های اجتماعی

Completing this form is to improve the content of the magazine.